یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

از خم ابروی توهم هیچ گشایشی نشد

 

 

 

این روزها که هرچه به جلو می‌رویم بیشتر دلگیر می‌شم شاید به خاطر او باشد که باید برای همیشه فراموشش کنم و فقط خاطرات شیرینی که با او داشتم را فقط در ذهن خود نگه دارم و شاید اینکه امسال چقدر زود دیر شد برایم باورش سخت است که این سال را چه طور به روزهای پایانی رساندم و چه طور باید عشقش را به یادگار جا بگذارم.

 

پ.ن:

 سعی می‌کنم به خود بفهمانم «این خطای دیداست که تو را عشق می بینم»

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
آزاد دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 14:42 http://bagheboloor.blogfa.com

سلام
این پی نوشتی که گذاشتید رو چند شب پیش تو یه کتاب خوندم
چون خیلی خوشم اومد اس ام اس کردم و برای چند تا از دوستانم فرستادم
فکر نمی کردم اینقدر سریع به شما برسه
راستی جمله آخر می بینم هست نه می بیند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد