مردن هرگز به تلخی فراموش کردن یک بودن نیست
و من عجیب میترسم از اینکه کسی را که فراموش نکردهام، فراموشم کرده باشد.
پ.ن : در رابطه بامرگ توتم
مرگ یعنی بدانی کسی برایت میمیرد یا لااقل به عشق تو نفس میکشد و بعد زندگی را هم دوست ندارد چه برسد بی تو زندگی کردن را و بعد آن را هم از او بگیری به جرم جنونش یا اشتباهش یا اصلا تقصیرش، در خلا نبودنت حبسش کنی تا به مرگ تدریجی برود و .....بمیرد.
مرگ یعنی اینکه بدانی کسی بی تو بی ستاره ات هفت آسمانش شب است خورشید نمیشناسد روز ندارد لحظه نمیفهمد ساعتش روی آخرین لمس حضور تو مانده است و بدانی و بگذاری به همان حال بماند تا بمیرد؛ تو میدانی من چه میکشم ؟؟؟؟ چیزی فراتر از درد.
با این عکسی که گذاشتی آره میدونم چی داری میکشی....
یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهاییست
به گفته استاد قمیشی «کاش که میشد تو زندگی ما خودمون باشیم و بس»
واقعا خیلی شرم آوره که آدم بببینه که یه نفر بارها بهش زنگ میزنه و به خودش زحمت جواب دادن و یه زنگ زدنم نده
فقط تا وقتی که حوصله و .... داری به آدمای اطرافت اهمیت بدی در غیر اینصورت مردن و زنده بودنش برات فرقی نداره
من نمیتوانم ادعا کنم همواره به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم //اما میتوانم ادعا کنم لحظهای که به یادشان نیستم نیز دوستشان دارم
سلام...نیستی برادر؟؟!!
حرف دیروز بودن یا نبودن بود ولی امروز نبودن در دنیایی که ارزشی ندارد مطرح است