یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

تحمل خنجر هنگام خنده سخت‌تر است

 

 

پرستش استقامت یک کاه

بخشی از زندگانیم در تبعید است

چرا که من درخت‌ها را شکسته دوست ندارم

دوست دارم ایستاده

پرغرور

با خیالی مضحک،

که سرنوشتی به سوزناکی هیزم ندارد

قاصدک پرپر، عزیزترین عاشق دنیاست

آه ای هم زمان... با دستانت تمام بغض‌هایم را از رو بزن
تحمل خنجر هنگام خنده خوشبختی سخت‌تر است

 

نظرات 1 + ارسال نظر
آشنا چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 19:12

تبعید خوش میگذره؟ مارم اینواید کنی با کله میایما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد