یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

حال دل با تو گفتنم هوس است

 

اگر دیوارها خراب نمی‌شدند دق می‌کردم

آخر سایه، نور مرا در غم تبعید به سخره گرفته‌بودند.

بیشتر از هزار بار به عقب نگاه کردم تاکه باور کردم

سایه تنها همراهم است

بازی‌ روزگار این چنین است که معرفت در پس پستو بماند.

نظرات 1 + ارسال نظر
نقش خیال سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 23:56 http://kelkekhial.blogsky.com

سلام...اومدم تبریک بگم..خیلی خوشحال شدم...شنیدم...موفق و شکست‌ناپذیر باشید...در عرصه‌های زندگی...به من که شیرینیش نمی‌رسه...به توتم بده...بیاد برای من تعریف کنه........

شما هم می تونی تو خیال خود نقش سلول تبعیدی رو طراحی کنی و بیای تاکه شیرینی که ساعت‌هابرایم تلخ شده بود را باهم بخوریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد