گوش بسپار! چه هیاهویی است درآسمان وزمین!
صدای بال فرشتهها را میشنوی؟
با چه سرعتی آماده بازگشت میشوند.
مهمانی به آخر رسیده و میزبانان آسمانی می روند
تا مژده تولد دوباره آنان را که درماه بخشش و مغفرت ازپوسته گناه
به درآمدهاند به عرش نشینان بدهند.
دوباره زمین میماند و تبعیدیها
من هم یک تبعیدی هستم که تصمیم به کوچ گرفتهام
این بار با خیال خودم قصد سفر دارم
هدفم تبعید خود به جائی دورتر از بوی گل شقایق است،
دور تر از باران ـ من عازم کویرم
میروم تا خود باشم و ستاره و او و من آری هم ستاره هم او
تبعیدگاه من یا ستاره ندارد یا جای او خالیست
حلالم کنید که میرم جایز نیست باید رفت.
کویر، سرما، گرما، ستارهها، آسمان همه در انتظار طلوع مجدد خورشید هستند
باران ببار که من در حال تدارک زمینه فرارخود از این بند تاریک بیستاره هستم ...
سلام...عالی بود...اما متاسفانه اننقدر غرق در روزمرگیها شدیم...که صدای بال رفتنشون رو هم نمیشویم...جای خوبی می ری...سفرت به سلامت...
راستی من آپم...
سلام دوست خوبم.ازت خیلی گله دارم.چون یا منو وبلاگمو قابل نمیدونی با فراموشمون کردی.خیلی وقته آپ کردمو منتظرت موندم.نمیخوای سری به دلتنگیای این رفیق دلتنگت بزنی؟
در اولین فرصت منتظرت هستما.شاد باشی...