شاید قصهی کویر داستانی تکراری باشد ولی حرف من از ماجرای سکوت پرستوئی د ر کویر است که خود را به سادگی در اختیار دندانهای تیز روزگار قرار داد تا قصهی کوچ برای همیشه زنده بماند؛ درسی که من تبعیدی نباید فراموش کنم و بایک دنیا تنهائی و خستگی راه کوچ را در پی بگیرم
حرف از این کوچ عظیم است و باید فرصت را مغتنم دانست.
سلام
شما کی منو به لینکتون اضافه کردید؟؟؟؟
:)
منم اسم وبلاگتونو میذارم
راستی قشنگ می نویسید
غم هاتان کوتاه
سلام...
چی بگم؟؟؟!!!
سکوت میکنم...
هوای وبلاگت ابریه عزیز . راستی بارون کی می باره ؟
نازنینم چه دعا بهتر از این
گریه ات از سر شوق
خنده ات از ته دل
هر غروبت دلشاد