یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

یادداشت‌های یک تبعیدی تنها

با تولدم به این دنیا تبعید شدم و هرسال به جایی پست‌تر

خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

 

هی می‌دونی زندگی شاید همین باشد

 

دیر گاهیست که تنها شده‌ام

قصه غربت صحرا شده‌ام

 وسعت درد فقط سهم من است

 بازهم قسمت غم‌ها شده‌ام

 دگر آئینه زمن بی خبر است که اسیر شب یلدا شده‌ام

 من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ‌ها شده‌ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده‌ام

بیش از این مردم دنیا دلشان درد نداشت

هیچکس غصه این را که چه می‌کرد نداشت

 چشمه سادگی از لطف زمین می جوشید

خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت.

 

نظرات 4 + ارسال نظر
نقطه نویس ۱۷ ساله از تهران جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:56 http://www.noghtenevis.blogsky.com

تبعیدی تو در تبعید بودی و ندیدی وگرنه نامردهای زمین از ازل زیاد بودند و تا ابد سیر صعودی دارند!
...
امضا:نقطه نویس ۱۷ ساله از تهران

پنهان شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 17:38

نامرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!

فرشته یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 16:43

سلام حتما خودتم مرد مردایی ای مرد دستان

عسل جوجو دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 20:02 http://asaljooooooooni33.blogfa.com

سلام دوست عزیز امیدوارم که خوب باشید وبلاگ قشنگی داری موفق باشی به منم سر بزن خوشحال می شم یا علی بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد