دوباره دسترسی به این دفترچه یادداشت برایم میسر شد
برای همین خیلی سریع و کوتاه مینویسم
امروز خیلی خوشحالم یعنی میشه گفت ۲ روزی هست
خوشحالم چراکه تونستم بایکی از شاکیام که از حکم تبعید من راضی بود صحبت کنم
از حرفهاش چیزی نفهمیدم ولی خوشحالم که تونستم باهاش حرف بزنم و
رو در رو به اون بگم
مـــــن بـــــــــی گـــــــــــناه هـــــســـتــم
مـــــن نــــــباید تـــــبــعـید شم
حرفهای اون برام تازگی داشت و فقط فهمیدم به جرمی ناکرده که روحم هم از اون خبر نداشت متهم به تبعید شدهام.
به هرحال تا همین جا هم برای من تبعیدی خیلی بود، امیدوارم این شاکی به حرفهای من فکر کنه و با تجدید برخی خاطرات خودش حقیقت و تشخیص بده، من نمیخوام شکایتشو علیه من پس بگیره فقط میخوام
بـــــی دلــــــــلـــــیــــــل از مـــــن بــد نــگه
مـــن بــــــی گـــــــــــناهـــــــم
سلام دوست خوبم. نمیدونم چرا و از کجا به کجا تبعید شدی فقط میدونم ما هممون یه جورایی تبعیدی هستیم.من تبعیدی هستم از قلب معشوقم به ناکجا آباد بی عشقی.راستی آپم و چشم به راه پس تنهام نذار.شاد باشی
ناکجا آباد...........
سلام
با تنهایی دیگر تنها نیستم
تنهایی دیگر اوئیست
که همیشه با من است
تا وقتی که باشم
تنهایی هم هست
و من تنها نیستم
چرا که او هست
ممنون که به من سر می زنی
آره تنهایی همیشه با ماست